درحال بارگذاری ....
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
دندانپزشکی غرب تهران ... | 2 | 345 | mohammad45 |
راهنمای سفر به رم | 3 | 499 | reza6452 |
اجاره سوئیت در باکو | 22 | 1308 | mohammad45 |
تعمیر یخچال ال جی lg | 3 | 439 | romander |
باربری روز متعهد در امر اسباب کشی و حمل بار در تهران | 1 | 274 | sahar22 |
کسب درامد از طریق اینترنت به چند روش | 2 | 231 | sahar22 |
جذب مدیر فعال برای هر بخش از انجمن... | 2 | 1365 | zoghaal12 |
معرفی برترین شرکت حمل و نقل در استان تهران | 1 | 413 | zoghaal12 |
تعرفه طراحی سایت و فروشگاه ساز | 2 | 424 | zoghaal12 |
نکات طلایی در نگهداری ار بامبو | 2 | 388 | ashena021 |
رپورتاژ آگهی | 1 | 399 | zoghaal12 |
باربری تهران بهترین انتخاب برای حمل و نقل | 1 | 404 | royallmanto |
پارک ببرها در پاتایا | 2 | 420 | ghazaamade |
سایت های کاربردی | 2 | 402 | royallmanto |
بخورید و چاق نشوید | 1 | 315 | ghazaamade |
طراحی سایت ثبت دامنه: | 1 | 333 | ashenabarchasb |
- استاد جوادی آملی – فضایل حضرت زینب(س)
- «مستند جرعه ای از حقیقت»
- دعای صنمی قریش
- فیلم: وقتی آقای قرائتی حضار را میگریاند
- نوحه -فاطمیه ، ایام شهادت حضرت زهرا(س) 4
- مستند ۱۲ امام – پخش شده از فاکس نیوز
- حمله تماشاچیان به بازیکنانی اسرائیلی در بلغارستان + تصاویر
- یزدخواستی | طوفان جمهوری اسلامی ایران
- فیلم سینمایی تنها ترین سردار
- حاجي بابايي: عزم فرهنگيان دراجراي سياستهاي ابلاغي رهبري/آموزش و پرورش از مهد کودک و پيش دبستاني تا د
- نماهنگ من عاشق آقا خامنهای هستم
- بیش از 100 تصویر و نوشته متحرک مذهبی
- مستند قطب نما
- مستند معتاد به نفت – قسمت اول
- آهنگ های پیشواز سخنان امام خامنه ای
- آمار مطالب
- کل مطالب : 1641
- کل نظرات : 111
- آمار کاربران
- کل کاربران : 908
- افراد آنلاین : 2
- آمار بازدید
- بازدید امروز : 241
- گوگل امروز : 1
- آی پی امروز : 70
- بازدید دیروز : 308
- گوگل دیروز : 2
- آی پی دیروز : 143
- بازدید هفتگی : 1,384
- بازدید ماهانه : 17,171
- بازدید سالانه : 173,833
- بازدید کل : 2,177,334
- اطلاعات
- امروز : جمعه 07 مهر 1402
- آی پی شما : 18.232.179.37
- مرورگر شما :
- ویندوز شما :
- ديکشنري آنلاين سايت

با عضویت در خبرنـــــــــامه می توانید آخرین مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید .
- درد دل امـــــام زمــــان (عـــج) 1077 کلیک
- مجمع مهدویون 1106 کلیک
- مسجد و هیئت جوادالائمه مشهد مقدس 1362 کلیک
- گروه استادان 979 کلیک
- بانوی پاییزی 1528 کلیک
- آفتاب در حصار 1067 کلیک
- عترت۳۱۳ » پایگاه سایبری مسجد حضرت موسی ابن جعفر (ع) شهرستان بشرویه (کانون عترت) 1623 کلیک
- ربات 1121 کلیک
- سایت فرهنگی مذهبی نوید 313 1123 کلیک
- مرثیه ومداحی 1293 کلیک
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
میان وصل و هجر و درد و درمان
پسندم آنچه را جانان پسندد


آیت الله محمدتقی مصباح یزدی برای تعریف مفهوم «ولایت فقیه»، از دریچه لزوم حکومت به عنوان یک نهاد قانونگذار و مجری قانون وارد میشود. در این زمینه ایشان توضیح میدهند که در فرهنگ دینی واژههای مختلفی برای مفهوم و معنای حکومت به کار رفته است؛ مثل واژهی سلطان، مُلک، حاکم و … همانند زمانی که از سلطان جائر یا سلطان حق سخن گفته میشود. یکی از واژههای استفاده شده در متون و ادبیات دینی، واژه «ولی» و «والی» است که در فرهنگ شیعی شایعتر از دیگر واژههای یاد شده است.
علامه محمدتقی مصباح یزدی به ضرورت و لزوم ولایت فقیه از منظر عرفی و عقلانی توجه دارند و ولایت فقیه را بدل اضطراری امام معصوم(ع) می دانند؛ یعنی در شرایط نبود دسترسی به امام معصوم(ع) حکومت به عنوان یک شأن مهم از زندگی اجتماعی انسان، از سوی شارع مقدس رها نشده و مردم باید به فقیه مراجعه کنند.
در بحث حاضر، علامه مصباح یزدی پس از تبیین مفهوم ولایت فقیه، به اثبات این نظریهی حکومتی با استفاده از یک سبک قابل فهم برای عموم مردم میپردازد.
برای اثبات نظریهی ولایت فقیه میتوان از دو روش استدلال بهره جست: اولی روش رایج در بین متخصصین حوزوی، طلاب و در چارچوب مباحث فقهی است. مصداق این نوع استفاده، مباحث مطرح شده از سوی حضرت امام(ره) در نجف اشرف پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است که ایشان ضمن مباحث فقهی، به طرح نظریهی ولایت فقیه میپرداختند. پس از انقلاب هم در داخل کتب و رسالههای فقهی بسیاری، این مسأله مطرح گردیده است. مخاطب این روش بحث طلاب علوم دین و متخصیصن فقهی است.
روش دیگر، طرح نظریهی ولایت فقیه در چارچوب مباحث «فلسفهی سیاست»، با سبک عقلی است. اینجا ولایت فقیه به عنوان یک موضوع علوم انسانی و به طور خاص رشتهی علوم سیاسی مورد بحث قرار میگیرد؛ بدین معنی که حکومت باید بر اساس اذن خدا و از سوی کسانی که دارای شرایط خاصی هستند، اعمال شود. اما روش اثبات، روش رایج در علوم انسانی است. مخاطب این روش دانشگاهیان و متخصصین دانشگاهی هستند.
اما علامه مصباح یزدی برای اثبات نظریهی ولایت فقیه از یک روش متفاوت بهره میجویند که خودشان آن را عصارهی دو روش دیگر مینامند. در اینجا مخاطب بحث متخصصین حوزوی و یا دانشگاهی نیستند، بلکه افرادی هستند که هرچند تخصص ندارند، اما تمایل دارند مسایل را با دلیل و استدلال بفهمند تا در مقابل شکاکین و معاندین پاسخ قابل قبول ارایه دهند.
به باور معظماله این روش فشرده، ساده و در عین حال قانع کننده، مورد نیاز عموم جامعه در مقابل شبهات طرح شده توسط رسانههای معاند است.
دانلود با لینک مستقیم (حجم : ۱۸ مگابایت)
حضرت «آیتالله مصباح یزدی» پس از تبیین عقلی ضرورت وجود نهاد حکومت در جامعه، در بحث حاضر به ویژگیها و صلاحیت نهاد حکومت -متشکل از شخصی یا اشخاصی- میپردازد.
در ادبیات رایج علوم سیاسی، نهاد حکومت دو بعد دارد: قانونگذاری و اجرای قانون. اما از منظر «آیتالله مصباح یزدی»، در نظریه حکومتی اسلام یک مفروض وجود دارد و آن «قانونگذار اسلام» است، شخص یا اشخاص متصدی نهاد حکومت، تنها مجری قانون الهی هستند. در نتیجه وقتی از حکومت سخن گفته میشود، همان چیزی است که در عرف سیاسی «قوهی مجریه» نامیده میشود.
بنابراین در دیدگاه معظمله، این مسأله مفروض گرفته میشود: «هر جامعهای نیاز به قانون دارد، قانون حقیقی، قانونی است که خدایی باشد و قانون خدایی، همان قانون اسلام است. قانون اسلام در کتاب و سنت بیان شده و یا اجازه تشریح آن به افرادی داده شده است.»
پس از پذیرفتن این مفروض، یک سؤال کلیدی پیش میآید، چه کسی مجری قانون اسلام است؟
در متن این سؤال اصلی، سؤالات فرعی وجود دارد، مانند: حق یعنی چه؟ چند نوع حق داریم؟ حق حکومت کردن چه نوع حقی است؟
حضرت آیتالله مصباح در جواب این سؤال میفرمایند: «براساس تفکر اسلامی، هر حقی نهایتاً باید از جانب خدا باشد. هیچ کسی خود به خود حقی بر هیچ کس دیگری ندارد. یک فرد عالم به صرف عالمی، نمیتواند ادعای حکومت بر جاهل را داشته باشد، یا فرد دیگری به صرف دکتر، روحانی، فیلسوف و … بودن حق حکومت بر دیگران ندارد. همچنان که حکومت نژاد سفید بر نژاد سیاه اعتباری ندارد.»
ایشان معتقدند، حق حکومت باید تنها از طرف خدا باشد، چون تمام شئون هستی از آن خداست و انسان حتی بر شأن وجودی خودش مالکیت ندارد، چه رسد به شأن حکومت. حق مالکیت و حاکمیت انسان بر دیگری باید مستند به اذن الهی باشد. بنابراین اگر فقیه، ولایت و حاکمیتی دارد، تنها در این چارچوب منطقی میگنجد.
بر اساس نظریهی ولایت فقیه، زمانی که دسترسی به معصوم(ع) نباشد، فقیه واجد شرایط به نیابت از معصوم(ع) حق حاکمیت دارد. از این اصل استنباط میشود که از نظر اسلام غیر فقیه حق حاکمیت ندارد.
حضرت آیتالله مصباح یزدی براساس شیوهی عقلی، از این اصل چند سؤال فرعی را هم استخراج میکنند:
۱- آیا کسی که حق حاکمیت دارد، تکلیف هم دارد؟ اگر تکلیف دارد، تکلیف او مطلق است یا مشروط؟
۲- مردم در برابر حق حاکمیت فقها چه حق و تکلیفی دارند؟
در پاسخ این سوالها، معظمله معتقدند که فقیه واجد شرایط در کنار حق، تکلیف هم دارد و وجوب این تکلیف، مشروط است؛ بدین معنا که اگر برای فقیه واجد شرایط، حق حاکمیت ثابت شد و او احساس کرد که جامعه به او نیاز دارد؛ مردم حاضر حاکمیت او را بپذیرند و در غیر این صورت فرد فاقد شرایط حاکمیت را تصدی میکند، وجوب اعمال حاکمیت، «تعیّن» پیدا میکند. اما اگر این شرایط نباشد، تکلیف فقها برای حکومت واجب «کفایی» است.
بنابراین آیتالله مصباح معتقدند این تصور که حاکمیت فقها و معصومین(ع) حقی است که ممکن است از آن استفاده نکنند، اشتباه است. بلکه این حق توأم با تکلیف است؛ یعنی حاکمیت معصومین و ولی فقیه هم حق است و هم تکلیف. این تکلیف برحسب شرایط، گاه واجب عینی است و گاه واجب کفایی.
دانلود با لینک مستقیم (حجم : ۱۶ مگابایت)
پس از پذیرفتن ضرورت عقلی وجود حکومت و قانون در جامعه، یکی دیگر از سؤالهای بنیادین علم سیاست پیش میآید؛ چه کسی باید مجری قانون باشد؟ نظریهی سیاسی شیعه، این حق را از آن پیامبر(ص) و امامان شیعه(ع) و در غیاب معصوم (ع)، مختص ولی فقیه میداند.
حضرت آیتاللهمصباح برای اثبات این نظریه، استدلال عقلی زیر را بیان میفرمایند: « اگر برای اجرای قانون کسی وجود داشته باشد که در اجرای قانون خطا نمیکند؛ چون هم قانون را خوب میشناسد و هم در اجرای قانون دچار هوا و هوس نمیشود، عقل اجازه نمیدهد او را رها کنیم و سراغ فرد دیگری برویم … عقل هر کافری هم میگوید اگر فردی پیدا شد که معصوم از خطاست، او برای اجرای قانون اولی است».
ایشان با همین استدلال، میفرمایند که مصلحت کامل قانون، وجود شخص معصوم از خطاست، ولی اگر این مصلحت کامل میسر نشود، «اقربیت»(نزدیکی) به معصوم (ع) مطرح میشود.
اما این اقربیت چگونه احراز میشود؟ آیتالله مصباح با در نظر گرفتن سه ویژگی علم به قانون (فقاهت)، قابل اعتماد بودن (تقوا)، تشخیص مصالح مردم و آشنایی به مسایل سیاسی، «برآیند» این سه ویژگی را معیار شناخت فرد نزدیک به معصوم(ع) بیان میکنند، به شرطی که فرد مورد نظر حدنصابی از این سه شاخصهی علم، تقوا و آگاهی به مسایل سیاسی و مصالح مردم را داشته باشد.
آیا خداوند امر حکومت را به مردم واگذار کرده است؟
با توجه به ضرورت عقلی حکومت، چه دلیلی وجود دارد که خداوند این مسأله را (مثل خیلی از امورات دیگر) بر خود مردم واگذار نکرده باشد و چه ضرورتی وجود دارد که خداوند قوانین حکومتی را بیان و یا مسؤول مجری قوانین را معین کند؟
گروه سیاسی برهان؛ حضرت آیت الله مصباح در پاسخ این شبهه سه اصل زیر را بیان میفرمایند:
1- اگر چیزی عقلاً بدیهی باشد و لازم نباشد شرع آن را بیان کند، به این معنی نیست که شرع در آن مسأله حکمی ندارد. اگر جایی عقل قضاوت قطعی دارد، در اصل از راه عقل، حکم شرع را کشف میکنیم. بنابراین اگر عقل میگوید وجود حکومت ضروری است به این معنی است که از راه عقل کشف میکنیم که شارع هم راضی نیست حکومت برقرار نباشد.
2- هیچ عقلی مخالف نیست که در قانونگذاری و صادر کردن مقررات حکومتی، حکومت در دست فرد معصوم از خطا باشد؛ چون چنین فردی هم حکم خدا را بهتر میداند ، هم مصالح مردم را بهتر میفهمد و هم دچار هواهای نفسانی نمیشود.
3- عقل ایجاب میکند هرجا مصلحت کامل امکان نداشت باید به مرتبهی بعدی اکتفا کرد. در مصالح اجتماعی و استیفای مصالح مردم، همه یا هیچ و صفر و ۱۰۰ مطرح نیست. اگر «همه» امکان نداشت باید به سمت «اقرب» به همه رفت. حال اگر حکومت معصوم(ع) میسر نباشد باید سراغ نزدیکترین فرد رفت.
دانلود با لینک مستقیم (حجم : 20 مگابایت)
چرا به جای شخص ولی فقیه، شورای فقها نداشته باشیم؟
بعد از قبول اصل ولایت فقیه و این بحث که در زمان غیبت باید آنچه اقرب به حکومت معصوم(ع) است، تحقق یابد، این شبهه مطرح میشود که لازمهی پذیرفتن این اصل در رأس بودن یک شخص نیست و ممکن است شورای فقها هم موضوعیت داشته باشد!
– بعد از قبول اصل ولایت فقیه و این بحث که در زمان غیبت، باید آنچه اقرب به حکومت معصوم(ع) است، تحقق یابد، این شبهه مطرح میشود که آیا حتماً باید یک نفر در رأس حکومت باشد یا شورایی از فقها هم میتواند موضوعیت داشته باشد؛ به عبارت دیگر لازمهی پذیرفتن اصل ولایت فقیه، پذیرفتن وجود یک شخص نیست، ممکن است یک شورای فقها حکم را صادر کند!
به خصوص از راه نقلی و با استناد به نصوص و متون دینی ممکن است این شبهه پیش آید که در اسلام از حق حاکمیت فقها در عصر غیبت سخن به میان آمده، اما مشخص نشده است که حتما یک شخص باشد، ممکن است شورای فقها باشد.
آیتاللهمصباحیزدی در جواب این شبه معتقدند که وقتی در اثبات ولایت فقیه از مصلحت تام عقلی (حکومت شخص معصوم )صرف نظر کردیم، پس تنها امکان عقلی مطرح نیست، امکان وقوعی و عقلایی در خارج هم مطرح است.
ایشان برای اثبات این نظر میفرمایند: «تا جایی که از تاریخ بشر در باب حکومت و سیاست بدست می آید و بر اساس آنچه که قرآن و کتب آسمانی حکایت میکنند و نیز طبق آن چیزی که در تاریخ اسلام سراغ داریم، هیچ کس احتمال این معنا را نداده است. هیچ پیغمبری ( در بین آنهایی که حکومت تشکیل داده اند) شورایی حکومت نکرده است. در سیرهی ائمه اطهار(ع) همچنین چیزی را سراغ نداریم.»
ایشان معتقدند از نظر عملی هم اگرچه حکومت شورایی محال نیست ولی احتمال آن بسیار کم است. علاوه بر این در مصالح اجتماعی مواردی پیش میآید که باید تصمیم قاطع گرفته شود و گرنه مصلحت مسلمین تأمین نمیشود.
بنابراین از منظر آیتاللهمصباحیزدی، متون دینی، سیرهی انبیا و ائمهی اطهار نشان میدهد که ولایت همواره قائم به شخص بوده است، در وقوع خارجی نیز در همهی دنیا همواره حکومت دست یک نفر بوده، حتی در حکومتهایی مانند اتحاد جماهیر شوروی که ادعای حکومت شورایی داشتند، عملاً نظر یک نفر تعیین کننده بود.
دانلود با لینک مستقیم (حجم : ۲۲ مگابایت)
آیا ضرورتی برای مجلس خبرگان وجود دارد؟
بعد از پذیرفتن این اصل که باید فرد اقرب به معصوم در رأس حکومت اسلامی قرار بگیرد، این سؤال پیش میآید که چگونه میتوان این فرد را شناخت؟ اگر در میان فقها چندین نفر صلاحیت لازم را داشتهباشند، چه کار باید کرد؟
– بعد از آنکه پذیرفتیم کسی باید در رأس حکومت اسلامی قرار بگیرد که اقرب به معصوم باشد، این سؤال پیش میآید که چگونه چنین فردی را تشخیص بدهیم؟ اگر در میان فقها چندین نفر صلاحیت لازم را داشتهباشند، چه کار باید کرد؟
حضرت آیتالله مصباح یزدی راه شناسایی فرد اصلح را همان روشی میدانند که در قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش بینی شدهاست، یعنی خبرگان رهبری.
ایشان این روشن را یک روش کاملا عقلایی میدانند که نیازی به اثبات ندارد؛ چرا که همهی عقلای عالم برای اینکه در یک صنفی، اصلح آن صنف را انتخاب کنند، از افراد خبره در آن صنف استفاده میکنند. به عنوان مثال اگر شرط شدهاست که متولی موقوفات باید اعلم باشد و یا شرط مرجع تقلید اعلم بودن است، در همهی موارد راه تشخیص استفاده از نظر و تشخیص افراد خبره و اهل فن است.
در مواردی مانند وقف و تقلید چون بحث تقریبا جنبهی فردی دارد، لازم نیست این راه رسمیت داشته باشد ولی مسایل حکومتی با سرنوشت جامعه سروکار دارد و وقتی صلاحیت یک فقیه مشخص شد، حتی دیگر علما و فقها هم باید از او اطاعت کنند و گرنه مصلحت مسلمین به خطر میافتد. بنابراین باید یک مقام رسمی و یک سازوکار رسمی وجود داشتهباشد. این مقام رسمی چه کسی میتواند باشد؟ سیرهی عقلا این است که برای تشخیص اصلح باید به آراء افراد خبره مراجعه کرد. این افراد خبره را هم مردم باید انتخاب کنند. معیار مردم هم باید بر اساس عدالت و فقاهت بوده و تحت تاثیر تبلیغات و … نباشد. مجلس خبرگان رهبری بر این اساس طراحی شدهاست.
دانلود با لینک مستقیم (حجم : ۲۱ مگابایت)
ولایت فقیه همان نهاد حکومتی است که فصلالخطاب باشد
زمانی علیرغم وجود قانون و مقررات دینی، در اجرای همان مقررات، اختلاف فتوا پیش میآید به طوری که منجر به نزاع و اختلاف میشود، اینجا نیازمند یک فتوای رسمی هستیم تا رفع اختلاف کند.
گروه سیاسی برهان؛ موضوع بحث ولایت فقیه، مباحث حکومتی است و این تصور که اطاعت از ولایت فقیه به طور مطلق و حتی در امور شخصی واجب است، موضوع بحث در این نظریه نیست. امّا این سؤال پیش میآید که مسایل حکومتی شامل چه مواردی میشود؟ در پاسخ باید گفت: مسایل حکومتی یعنی اموری که نیازمند اجرا و تأمین در زندگی انسان است، ولی اگر اجرا و تأمین آن به خود افراد واگذار شود، دچار مشکل شده و منجر به نزاع و کشمکش در جامعه میشود.
در زندگی هر فردی یک سری از مسایل جنبهی فردی دارد، مثل نماز و روزه و برخی دیگر وظایف فردی. امّا مسایلی هم هست که جنبهی اجتماعی دارد و انجام آنها در درجهی اوّل نیازمند مقرراتی که اجرای آن مقررات ضامن رسیدن جامعه به اهداف خودش میباشد. دامنهی این مقررات وسیع است و بخشی از آن مقرراتی است که در متون قرآن کریم و روایات صحیح آمده است و از ضروریات دین است. در این مقررات تکلیف روشن است و فارغ از نیاز به دیگران هستیم.
امّا یک سری از مقررات وجود دارد که از دو جهت نیاز به یک متصدی دارد:
۱- زمانیکه علیرغم وجود قانون و مقررات دینی، در اجرای همان مقررات، اختلاف فتوا پیش میآید به طوری که منجر به نزاع و اختلاف میشود، اینجا نیازمند یک فتوای رسمی هستیم تا رفع اختلاف کند.
۲- زمانیکه قانون وجود دارد، اختلاف فتوایی هم در کار نیست، اما افرادی هستند که به قانون عمل نمیکنند. اینجا هم دستگاهی لازم است که از تخلفات پیشگیری کرده و امنیت اجتماعی را تأمین کند. یا در جامعه افرادی وجود دارند که از عهدهی تأمین زندگی خودشان بر نمیآیند، اینجا هم وجود قانون کافی نیست و نیازمند یک نهادی هستیم که نیاز آنها را برآورده کند. در مجموع این موارد همان مسایل حکومتی است که تأمین آنها به صورت فردی ممکن نیست.
دانلود با لینک مستقیم (حجم : ۲۲ مگابایت)
امور حسبیه، هم عرض ولایت فقیه نیست
از شبهات رایجی که در زمینهی ولایت فقیه مطرح است اینکه برخی قایلند ولایت فقیه، هم عرض یا همتراز امور حسبیه است!
گروه سیاسی برهان؛ یکی از شبهات رایج در مورد ولایت فقیه این است که برخی میگویند ولایت فقیه هم عرض یا همتراز امور حسبیه است! آیت الله مصباح یزدی به این شبهه این چنین پاسخ میگوید:
«باید دید امور حسبیه چیست؟ امور حسبیه یک اصطلاح قرآنی نیست و مبنای روایی هم ندارد. ریشهی پیدایش این اصطلاح و ورود آن به فرهنگ اسلامی، به زمان امویان برمیگردد. در هر صورت حکومتهای غیر شیعی هم برای آنکه بقایشان به خطر نیفتد، دنبال جلب رضایت مردم بودند. بنابراین بخشی از امور حکومتی را به نهادی به نام محتسب میسپردند و به آن امور حکومتی، اصطلاح امور حسبیه به کار برده میشد. این اصطلاح بعداً وارد فقه شیعه هم شد. در تعریف امور حسبیه گفته میشود: اموری که شارع میخواهد حتماً اجرا شود مانند قیومت صغیر، گرفتن زکات و … بنابراین امور حکومتی چیزی جدا از امور حکومتی نیست، بخشی از امور حکومتی است که در زمانی، امور حسبیه نام گرفته است.
امور حکومتی هم شامل آن دسته از مصالح اجتماعی است که اگر متصدی خاصی نداشته باشد، برزمین میماند و باعث هرج و مرج جامعهی اسلامی میشود و شارع مقدس هم هرج و مرج و اختلال در نظام اجتماعی اسلام را مجاز نمیدانند.»
دانلود با لینک مستقیم (حجم : ۲۲ مگابایت)
حاکم اسلامی حق قهر کردن از مردم را ندارد!
خداوند خطاب به پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «ای پیامبر تو مثل آن – حضرت لوط (ع) – نباش. اگر مردم هم قهر کردند تو قهر نکن.» سیرهی فقها و علمای تشیع هم اینگونه بوده است که هرگاه حکومت مرکزی ضعیف میشد، خود تشکیل حکومت میدادند.
گروه سیاسی برهان؛ یکی از سؤالات رایج در باب حکومت اسلامی ایران این است که اگر بعد از آنکه حاکم اسلامی یا امام معصوم(ع) از طرف خدا تعیین شد ولی مردم زیربار حکومت آن نرفتند، وظیفه حاکم اسلامی چیست؟ آیا میتواند از اجرای حدود الهی شانه خالی کند؟
حضرت آیت الله مصباح یزدی با استناد به سنت، عقل و سیره، میفرماید: «حاکم اسلامی تا جایی که ممکن است درصدی از احکام اسلامی را پیاده کند، باید بماند. حتی اگر مردم (نه همه مردم بلکه کسانی که موثر هستند) او را قبول نداشته باشند، باید برای آن اقلیتی که حاکم او را پذیرفتهاند، راه را نشان دهد و حق قهر کردن و ترک صحنه را ندارند.»
بنابر استدلال آیت الله مصباح یزدی، در میان پیامبران تنها یک فرد ( حضرت لوط (ع) ) را داریم که بعد از اتمام صحبت و نزول آثار بلا، قوم خودش را ترک میکند. اما خداوند به پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «ای پیامبر تو مثل آن نباش. اگر مردم هم قهر کردند تو قهر نکن.» سیرهی فقها هم این بوده است که هرگاه حکومت مرکزی ضعیف میشد و نمیتوانست جلوی آنها را بگیرد، خود علما تشکیل حکومت میدادند که در تاریخ فقه تشیع به «حاکم شرع» شهرت یافته است.
حتی برخی از علما وقتی درک میکردند که یک سلطان فاجری میتواند ظواهر را حفظ کند و بگوید من از سوی علما حکومت میکنم، چنین اجازه را میدادند، مثل شاه طهماسب صفوی که میگفت از طرف «علامه محقق کرکی» حکومت میکنم. یعنی در این شرایط علما نمیفرمودند یا باید کل حکومت را تحویل علما بدهید و یا هیچ.
دانلود با لینک مستقیم (حجم : ۲۱ مگابایت)
ولایت فقیه و قانون همه یا هیچ!
آیت الله مصباح همهی امور حکومتی را جزء اختیارات ولی فقیه میدانند و معتقدند تا جاییکه در توان فقیه حاکم بود، باید به اجرای امور حکومتی اسلام بپردازد، بایستی مصالح مسلمین را تا آنجا که ممکن است استیفا کند و نمیتوان به قاعده یا همه یا هیچ عمل کرد.
گروه سیاسی برهان؛ آیت الله مصباح یزدی در آخرین بخشهای از درسهای ولایت فقیه به چند سؤال مهم پاسخ میدهد.
یکی از سؤالهای رایج در باب ولایت فقیه این است که «حدود و دایرهی اختیارات ولی فقیه کجاست»؟
آیت الله مصباح همهی امور حکومتی را جزء اختیارات ولی فقیه میدانند و معتقدند تا جاییکه در توان فقیه حاکم بود، باید به اجرای امور حکومتی اسلام بپردازد و اگر شرایط اجتماعی به گونهای باشد که نتواند همهی احکام و مقررات اسلام را پیاده کند، بهانه و دلیل نمیشود که از مسوولیت شانه خالی کند. بایستی مصالح مسلمین را تا آنجا که ممکن است استیفا کند و نمیتوان به قاعده یا همه یا هیچ عمل کرد.
سوال دیگر این است که منظور از این جمله که «ولی فقیه باید اقرب معصوم باشد»، چیست؟
آیت الله مصباح در پاسخ به سه ویژگی لازم فقیه حاکم اشاره میکنند:
اول؛ اینکه فردی که در رأس حکومت قرار میگیرد باید آگاهتر از همه به قانون الهی باشد، یعنی در فقاهت اعلم باشد.
دوم؛ با توجه به عصمت معصوم (ع)، فقیه حاکم هم باید در تقوا و عدالت بالاتر از رهبران باشد.
سوم؛ اینکه فقیه حاکم باید در مقایسه با دیگران به مصالح اجتماعی آگاهتر باشد، یک یا دو مورد از این ویژگیها کفایت نمیکند. مثلاً کسی فقیه و باتقوا باشد ولی آگاه به مصالح اجتماعی نباشد، اتفاقاً تصدی او موجب تعطیلی احکام اسلام میشود چون قادر به اجرا نخواهد بود. اگر کسی در این سه ویژگی برتر از دیگران باشد او «متعّین» است و اگر چنین کسی پیدا نشد کسی که در مجموع این سه ویژگی نمره بالاتری دارد، اقرب به معصوم محسوب میشود.
دانلود با لینک مستقیم (حجم : ۱۵ کیلوبایت) (فایل متنی)
نویسنده : admin | تاریخ : شنبه 08 شهریور 1393 |
موضوعات : سیاست , مطالب ویژه واحد , اخبارمدرسه وبسیج و... , گالری صوتی , اسلام , مذهب , مستند و فیلم , بخش اطلاعات نوشتاری , |
برچسب ها : درس «ولایت فقیه» آیت الله مصباح یزدی , |